گوشه ۱۰ کیلومتری از خانه پدری!
تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۸۸۴۶۸
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: راننده تا فهمید میخواهیم به جشن برویم کرایهاش را نگرفت و این آغاز سیل عشقی در «مهمانی ۱۰ کلیومتری» بود. از قبل میدانستم که بخش زیادی از بار جشن را مردم به دوش گرفتهاند اما گمان نمیکردم قرار است با بزرگترین جشن مردمی عمرم روبهرو شوم. هنوز یک متر از ده کیلومتر را هم قدم نزده بودیم که بستنی در دستانمان گذاشتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محوطه ایستگاه و مسیر اتوبوسهای تندرو به موکب بچهها و محل بازی تبدیل شده بود. ایستگاه اتوبوس پر شده بود از نور و کاغذهای رنگی. روی میزهای بسیاری بساط نقاشی و کاردستی چیده بودند و کمی جلوتر، عکاسی جوان، خانوادهای چهارنفره را سوژهی عکسهایش کرده بود. مدام اینطرف و آنطرف میرفت و با شیرینزبانی عید را به مردم تبریک میگفت و از آنها دعوت میکرد که در قاب دوربیناش بنشینند. هر کسی میخواست راهی برای دلبری از مولود کعبه پیدا کند.
کلاه متفاوت و محلی یک خانم موکبدار افغان، نگاهها را به خود جلب کرد. موکب افغانستانیها، فضای بزرگی داشت که در آن صنایع دستیشان را به نمایش گذاشته بودند و مقابل موکب با هموطنانشان خود خوش و بش میکردند. این مهمانی شبیه گوشهای از یک خانه پدری شده بود که هیچکس احساس غربت نمیکرد. هر موکبی، نشانههایی از فرهنگ اهالی خود داشت؛ موکب عراقیها هم!
میزبانان اربعین این بار به جای مسیر نجف به کربلا، در خیابان انقلاب از دوستداران اهل بیت مهماننوازی میکردند و پایکوبی و شادمانی خاصشان لبخندی از مهر بر صورت عابران نشانده بود. کمی جلوتر، پسرهای نوجوانی روی آسفالت تیرهی مسیر نشسته و سینی پر از قاچهای هندوانههای خنک را روی سر نشانده بودند. دوستانشان چند قدم آن طرفتر پیرمردی را دعوت میکردند تا روی چهارپایهای بنشیند. همانطور که پسرهای نوجوان مشغول ماساژ دادن دستهای پیرمرد بودند، کفشش را هم واکس میزدند و اربعین دیگری را اینبار در قالب جشن ولایت ابوتراب تداعی میکردند.
مسیر شهربازی از کودکانی که برای بازی کردن سر از پا نمیشناختند پر شده بود. یک طرف تشک بازی و استخر توپ و یک طرف قلعه بادی و چرخوفلک. صدای شادی و خنده بچهها با صدای سرود موکبها رقابت میکرد. پدر و پسری فوتبالدستی بازی میکردند و مادری همانطور که با خنده، موهای زیر شالش را مرتب میکرد، شیطنتهای دخترش در قلعه بادی را به تماشا ایستاده بود.
دختر بچهای ۹ ساله که روسریاش صورتش را قاب گرفته بود، با زبان کودکانه اما لحن فهمیده به گزارشگر میگفت: «۵ تا از دوستداشتنیترین عروسکهایم را آوردم که بدهم به نیازمندان. چون آنها را هم مثل عروسکهایم خیلی دوست دارم.» راستی؛ اوج فداکاری برای دختربچهای به این سن مگر کجاست؟
صداهای در هم تنیده، تاروپود ده کیلومتر جشنی را ساخته که شادی آن، یکدستی این همه رنگ را باعث شده بود. نزدیک به اذان، مردم گوشه به گوشه مسیر، حصیر آماده میکردند برای اقامه نماز. خورشید که با آسمان وداع کرد، صدای دیگری، به مجموعه صداهای جشن اضافه شد. جوانی خود را به بالای چهارپایه بلندی رساند و اذان گفت: «اشهد ان علی ولی الله».
فاطمه اکرارمضانی
کد خبر 5833016منبع: مهر
کلیدواژه: مهمونی 10 کیلومتری عید غدیر خم حضرت علی ع افغانستان عراق اربعین حسینی مهمونی 10 کیلومتری عید غدیر خم جشن عید غدیر غدیر خم نجف اشرف عید غدیر تهران حضرت علی مهمونی ده کیلومتری عید غدیر 1402 امام علی ع علامه امینی کودکان مشهد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۸۸۴۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زمین لرزه ۴.۷ ریشتی در فاریاب استان کرمان
ایسنا/کرمان ساعت ۷:۵۳ دقیقه صبح امروز ۱۳ اردیبهشت ماه زلزله ۴.۷ ریشتری شهر بلوک فاریاب استان کرمان را لرزاند.
به گزارش ایسنا، این زمین لرزه در عمق ۹ کیلومتری زمین و فاصله هفت کیلومتری بلوک، ۲۹ کیلومتری فاریاب و ۳۰ کیلومتری شهرستان کهنوج در جنوب استان کرمان رخ داده است.
گزارش تکمیلی ارسال میشود.
انتهای پیام